جنس زن و مرد اگر با هم به هر عنوان ارتباط پیدا کنند ، چه ارتباط کاری و چه فرهنگی، بطور ناخودآگاه به هم وابسته میشوند. روانشناسان اصطلاحی دارند به نام روان «ناخودآگاه». بخشی از روان، «خودآگاه» است و بخشی دیگر «ناخودآگاه».
امروزه انواع و اقسام آشناییها بین دختران و پسران جهت ازدواج دیده میشود كه مختصری به نقد و بررسی آنها می پردازیم.
خصوصات آشنایی های مستقیم و بررسی آنها
الف) غلبهی احساسات در آشناییهای مستقیم
نباید شور و حال آشنایی بر تعقّل غلبه پیدا کند و احساسات بر اصل شناسایی مقدّم شود. متأسّفانه این آداب در خواستگاریها رعایت نمیشود و خواستگاریهایی که اکنون بین جوانان متداول شده است، سنگی معلّق در هواست. در خواستگاریهای مستقیم که جوانی از جوان دیگر در پی یک دیدار سطحی و دلباختگی ذهنی انجام میدهد و در پی سه جلسه گفتگو با هم خودمانی میشوند و میگویند اگر به تفاهم رسیدیم بعداً با خانوادهها در میان میگذاریم، وقتی از آن جوان میپرسیم: چرا اینگونه عمل میکنی؟ میگوید: میخواهم طرف را بشناسم. گاه شاهد هستیم که با هم صحبت مستقیم نمیکنند؛ امّا بنحوی در یک پروژه با هم همکار میشوند و یک ارتباط کاری و عاطفی با هم پیدا میکنند و به بهانهی آن با هم رفت و آمد پیدا میکنند.
هر چند رفت و آمدهای جوان به نیّت شناخت طرف مقابل انجام میشود، امّا نتیجهی کار برعکس میگردد. یعنی در این ارتباطات قبل از اینکه شناسایی انجام شود، دلباختگی ایجاد میشود و دلباختگی و عاشقی مانع از شناسایی است؛ همانطور که میفرمایند: «حُبُّكَ للِشَّیءِ یُعْمی وَ یُصِمّ»؛ علاقه به چیزی انسان را کور و کر میکند، یعنی مانع از شناخت دقیق نسبت به نكات منفی آن میشود.
ب) تأثیر روان ناخودآگاه در تعلّق زن و مرد
جنس زن و مرد اگر با هم به هر عنوان ارتباط پیدا کنند، چه ارتباط کاری و چه فرهنگی، بطور ناخودآگاه به هم وابسته میشوند. روانشناسان اصطلاحی دارند به نام روان «ناخودآگاه». بخشی از روان، «خودآگاه» است و بخشی دیگر «ناخودآگاه».
بیمناسبت نیست پیرامون اصطلاح «ناخودآگاه» مقداری تأمّل کنیم؛ زیرا بسیاری از آن غفلت داریم و چنانکه از نامش پیداست ذاتاً بنحوی است که باید از آن غفلت داشته باشیم. در حافظهی ما چیزهایی ضبط میشود و در روح ما اثر میگذارد.
آن چیزها به دو دسته تقسیم میشوند: دستهای از آنها را با آگاهی و توجّه در حافظه جا میدهیم؛ مثلاً کتاب میخوانیم و مطالب آن را به خاطر میسپاریم و یا سخنان سخنرانی را میشنویم و در حافظه ضبط میکنیم. در این بخش هر آنچه با روح ما تطابق داشته باشد و آن را بپذیریم، در ذهن انباشته میکنیم و اگر آن را نپذیریم، از خاطر میبریم.
هر چند رفت و آمدهای جوان به نیّت شناخت طرف مقابل انجام میشود، امّا نتیجهی کار برعکس میگردد. یعنی در این ارتباطات قبل از اینکه شناسایی انجام شود، دلباختگی ایجاد میشود و دلباختگی و عاشقی مانع از شناسایی است
دستهی دوم چیزهایی است که ناخودآگاه بدون اینکه نیت انتخاب داشته باشیم، در ذهن خود انباشته میکنیم. به عنوان مثال اگر شما در جلسات سخنرانی شخصیتی حضور پیدا کنید و بادقّت سخنان و مباحث او را به خاطر بسپارید و آن سخنران در حین بحث خود حرکاتی را با دست یا صورت و ایما و اشاره برای تفهیم مباحث خود انجام دهد، هر چند شما به آن حرکات و اشارات توجّهی مستقیم و آگاهانه ندارید، بطور غیرارادی و به اصطلاح روانشناسان ناخودآگاه از آن حرکات تأثیر میپذیرید و در گفتگو با دیگران بدون اینکه تعمّد داشته باشید، از آن حرکات و اشارات بهره میگیرید. این، همان ضمیر «ناخودآگاه» است.
روانشناسان معتقدند بخش ناخودآگاه روان ما بسیار بزرگتر و بیشتر از بخش خودآگاه ماست. آنها مثال کوههای یخی که در دریا شناورند را مطرح میکنند که قسمتی اندک از آن از آب بیرون و قابل مشاهده است. ناخدایان باتجربه با دیدن این کوههای یخی وحشت میکنند؛ زیرا اگر کشتی با آنها برخورد کند، منهدم میشود و دست کم صدمهی سنگینی میبیند. ما اگر یکی از سرنشینان این کشتی باشیم، از وحشت ناخدا تعجّب میکنیم ولی ناخدا میداند در زیر قطعه یخی که میبیند، یک کوه یخ عظیم قرار دارد.ميگنا.روانشناسان از آن قسمت عمدهی زیر آب به ضمیر ناخودآگاه تعبیر میکنند. از آنجا که ما غفلت داریم، خطرناک است یعنی ضمیر ناخودآگاه ما داوری برای انتخاب ندارد. چه بخواهیم و چه نخواهیم انتخاب میکنیم.
شما سخنان یک سخنران را میشنوید و بخشی را میپذیرید و بخشی را رد میکنید. امّا بدون اینکه دقّت داشته باشید، حرکات و رفتارهای آن سخنران را کاملاً میپذیرید و تقلید میكنید؛ بدون اینکه حتّی علاقه به آن داشته باشید.
در فرآیند خواستگاریهایی که دختران و پسران به طور مستقیم انجام میدهند به این انگیزه که این ارتباط مقدمهای برای شناسایی بهتر یکدیگر میباشد، هر چند ظاهراً حرف قابل دفاعی است، امّا ناخودآگاه در حال رد و بدل کردن محبّت به یکدیگر هستند. کار به جایی میرسد که پس از چند جلسه رفت و آمد ناگهان متوجّه میشوید به او بسیار دلبسته و وابسته شدهاید و بطور قطع هم تصمیم گرفتهاید با او ازدواج کنید.هر چند اطّلاعات اوّلیه حکایت از ظاهری منفی داشته باشد ـ مثلاً بدانید خانوادههای شما با یکدیگر سنخیت ندارند ولی رشتههای محبّت بین شما چنان در هم تنیده شده است که آن اطّلاعات را نادیده میگیرید و این از مواردی است که پیش از نظر کارشناس(عقل)، دل تصمیم گرفته؛ در حالی که از حقایق غافل بوده است. از این رو، خواستگاری را باید پس از کارشناسیهای عقل انجام دهیم تا در دام رشتههای محبّت ظاهری و هوسانگیز گرفتار نشویم.
با علاقمندی و به عبارت صحیحتر علاقهبندی که خود را در بند علاقه گرفتار میسازیم، بسیاری از عیوب را نمیبینیم و گاه عیوب را زیبا میبینیم. آدمِ دلباخته دیگر حرف كسی را نمیپذیرد و حقایق را نمیبیند.
منبع: سامانه ملی ازدواج و خانواده
زندگی خوردن وخوابیدن نیست
انتظارو هوس ودیدن ونادیدن نیست
زندگی چون گل سرخی است
پراز خارو پر ازبرگ وپرازعطر لطیف
یادمان باشد اگر گل چیدیم
عطرو برگ و گل و خار
همه همسایه دیوار به دیوار همند
"" تشیع مصلحت "" نابود کننده ی "" تشیع حقیقت است .
همچنان که در تاریخ اسلام , "" اسلام حقیقت "" قربانی "" اسلام مصلحت "" شد.
دکتر علی شریعتی / کتاب شیعه / صفحه 255
محبت آرام و پاکی که میان دو دوست پس از شست و شوی غباری
که بر دل ها یشان نشسته بوده است , تندتر و سوزنده تر می شود
شگفتا
وقتی که بود نمیدیدم وقتی میخواند نمی شنیدم وقتی دیدم که نبود وقتی شنیدم که نخواند! چه غم انگیز است که وقتی چشمه ای سرد و زلال در برابرت می جوشد ومی خواند و می نالد ,تشنه ی آتش باشی نه آب و چشمه که خشکید چشمه که از آن آتش که تو تشنه آن بودی بخارشد و به هوارفت و آتش کویر را تافت ودرخود گداخت واز زمین آتش روئید و از آسمان آتش بارید تو تشنه ی آب گردی نه تشنه آتش و بعد : عمری گداختن از غم نبودن کسی که تا بود از غم نبودن تو می گداخت !
دکتر علی شریعتی / کتاب کویر / صفحه 93
مناجات
خدایا : به مذهبی ها بفهمان که : آدم از خاک است , بگو که : یک پدیده مادی به همان اندازه خدا را معنی می کند که یک پدیده غیبی ! در دنیا به همان اندازه خدا وجود دارد که در آخرت , و مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید , پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد
دکتر علی شریعتی / کتاب نیایش / صفحه 115 و 116
وقتي که ديگر نبود، من به بودنش نيازمند شدم، وقتي که ديگر رفت، من به انتظار آمدنش نشستم، وقتي که ديگر نمی توانست مرا دوست بدارد، من او را دوست داشتم، وقتي او تمام کرد، من شروع کردم، وقتی او تمام شد، من آغاز شدم، و چه سخت است تنها متولد شدن، مثل تنها زندگی کردن است، مثل تنها مردن است ...
دکتر علی شریعتی / گفتگوهای تنهایی
در روزگار جهل , شعور خود جرم است !
دکتر علی شریعتی / مقدمه کتاب کویر
به من تكيه كن من تمام هستی ام را دامني مي كنم تا تو سرت را بر آن بنهی ! تمام روحم را آغوشی ميسازم تا تو درآن از هراس بياسائی ! تمام نيروئی را كه در دوست داشتن دارم دستي می كنم تا چهره و گيسويت را نوازش كند ! تمام بودن خود را زانوئی ميكنم تا بر آن به خواب روی ! خود را , تمام خود را به تو مي سپارم تا هر چه بخواهی از آن بياشامی , از آن برگيری, هر چه بخواهی از آن بسازی , هر گونه بخواهی باشم ! از اين لحظه مرا داشته باش!
دکتر علی شریعتی / گفتگوهای تنهائی چاپ قدیم / صفحه782
اخلاص : یکتائی , آری یک توئی
آنگاه این چنین بنده ای خاشع , که به بندگی خداگونه ای شده است در زمین , واینچنین دوست خاکی , که در دوست داشتن , خدائی شده است , که دوست داشتن اگر به اخلاص رسیده باشد , دوست را به دوست همانند میکند . از زندگی زنده تر است و از خوشبختی جدی تر !
دکتر علی شریعتی / کتاب نیایش / صفحه 124
خدایا : آتش مقدس شک را آن چنان در من بیفروز تا همه یقین هائی را که در من نقش کرده اند , بسوزد ! و آنگاه از پس توده این خاکستر , لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی , شسته از هر غبار طلوع کند
دکتر علی شریعتی / کتاب نیایش / صفحه112
راه تقرب خدا در اسلام تعقل است نه تعبد
دکتر شریعتی / پدر مادر ما متهمیم / صفحه 84
آدم بالاخره می میره حالا من به
اسهال خونی بمیرم بهتره یا به خاطر حرفم؟
عشق راستین ترین و متعالی ترین احساس و نیاز انسان است, اما معشوق ؟ دروغین است ! دل هائی که عشق های بزرگ و پرشکوه می آفرینند کم نیست , اما روح هائی که معشوق باشند هیج نیست !؟ و این بسیار قابل تامل است که چرا عشق راست و معشوق دروغ است ?
دکتر علی شریعتی /گفتگوهای تنهائی/ صفحه 736
وقتی نمیتوانی فریاد بزنی ناله نکن
خاموش باش
قرنها نالیدن به کجا انجامید
تو محکومی به زندگی کردن
تا شاهد مرگ آرزوهای خود باشی
به شماره ی هر دلی , دوست داشتنی هست و
دل ها هر چه شگفت ترند , عشق نیز در آن ها شگفت انگیزتر
است .دکتر علی شریعتی / اسلام شناسی / صفحه524
او (علی) حاكمی بود كه بر پهنههای بزرگی در آفريقا حكم میراند، اما زندانی سياسی نداشت. حتی يك زندانی سياسی و قتل سياسی. و طلحه و زبير قدرتمندترين شخصیتهای بانفوذ و خطرناكی كه در رژيم او توطئه كرده بودند, هنگامی كه آمدند و بر خروج از قلمرو حكومتش اجازه خواستند, و میدانست كه به يك توطئه ی خطرناك میروند, اما اجازه داد, زيرا نمیخواست اين سنت را برای قداره بندان و قلدران به جای گذارد كه به خاطر سياست, آزادی انسان را پامال كنند
دکتر علی شریعتی / خودسازی انقلابی / صفحه ۱۴۵
خداوندا،برای همسایه كه نان مرا ربود، نان !! برای عزیزانی كه قلب مرا شكستند، مهربانی !! برای كسانی كه روح مرا آزردند، بخشش !! و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق می طلبم.....
عده ای مثل قرص جوشانند، در لیوان آب که بیاندازیشان
طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر می روند
اما کافی است کمی صبر کنی
بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند.
امام حسین (ع) با انقلاب مردمی خود در عاشورا , نخستین ضربه را با آن شکوه و عظمت و زیبائی بر پیکر نظام حاکم اشرافی می کوبد . انقلابی که راهبر و راهرو آن از متن مردم برخاسته اند . امام می داند که پیروز نخواهد شد و می داند که نظام ضد مردمی حاکم , با آن همه قدرت نظامی و تبلیغاتی شکسست نمی خورد . اما این را هم خوب می داند که اگر او , همین اکنون با خون خود اعتراض نکند این نظام موروثی و تجملی و ضد مردمی و ضد اسلامی , که الان بر سر قدرت است , قرن ها در پوشش اسلام و سنت پیغمبر , مردم را به اسارت و بدبختی خواهد کشاند . بنام رضای خدا و بنام مقدس ترین ارزش ها ...
دکتر علی شریعتی / کتاب شیعه / صفحه 136
دکتر علی شریعتی / کتاب حسین وارث آدم
یادت همیشه فروزان ای شمع روشن یادها
جواب نگاه مهربان را با لبخند
جواب دورنگی را با خلوص
جواب مسئولیت را با وجدان
جواب بی ادب را با سکوت
جواب خشم را با صبوری
جواب پشتکار را با تشویق
جواب کینه را با گذشت
جواب گناه را با بخشش
جواب دلمرده را با امید
جواب منتظر را با نوید
هر يك از ما در زندگيمان نسبت به رويدادها و پديدههاي مختلف باورهايي داريم كه گاه حاضريم بشدت از آنها دفاع كنيم و هيچگونه حرفي برخلاف آن نشنويم. برخي از اين باورها محصور به يك فرهنگ يا جامعه خاص نيست و چنان تعميم يافته است كه اكنون بسياري از مردم جهان به آنها اعتقاد دارند. اين باورها كه بدون هيچگونه پشتوانه علمي است شبيه افسانههايي ميماند كه نسل به نسل به ما انتقال يافته و ما آن را پذيرفتهايم. در زير به برخي از اين باورهاي نادرست كه در تحقيقات مختلف روانشناسان به نادرستي و بياعتباري آنها اشاره شده است، ميپردازيم. بروز خشم بهتر از فرونشاندن آن است. اكنون روانشناسان دريافتهاند كه بروز خشم در واقع موجب بيشتر شدن خشم و پرخاشگري ميشود. ضربه زدن يا شكستن چيزي بعد از خشم موجب كاهش آن و احساس بهتر نميشود، بلكه اين كارها منجر به افزايش خشم ميشود. بهتر است خشم خود را مديريت و كنترل كنيم، نفسهاي عميق بكشيم و فكرمان را در مورد موقعيتي كه منجر به خشمگيني ما شده است، تغيير دهيم. افراد معتاد به الكل و سيگار ميتوانند هر زمان كه بخواهند ترك كنند. برخلاف اين باور، تحقيقات نشان داده است كه تنها 18 درصد افراد معتاد به الكل يا سيگار ميتوانند ترك كنند و بقيه افراد هيچگاه موفق نميشوند. هر قدر كه سن ما بالاتر ميرود، غمگينتر ميشويم. تحقيقات نشان ميدهد، شادترين گروه سني افراد بالاي 65 سال هستند. در يك تحقيق كه روي 28 هزار آمريكايي انجام شد، يك سوم از افراد مسن گزارش كرده بودند كه خيلي شاد هستند. اغلب افراد تنها از 10 درصد مغزشان استفاده ميكنند. دكتر ليلينفيلد، روانشناس آمريكايي اين باور را يك تفسير انحرافي از ادعاهاي قديمي ميداند، يعني زمانيكه دانشمندان هنوز از عملكرد 90 درصد مغز آگاه نبودند. او ميگويد: «من آرزو ميكنم كه اين افسانه درست باشد، اما متاسفانه درست نيست.» متضادها جذب همديگر ميشوند. به باور روانشناساني همچون دكتر ليلينفيلد، اين يك افسانه بالقوه خطرناك است، زيرا اين باور ميتواند افراد را براي دوستي و ازدواج به آدرسهاي غلطي بفرستد. تفاوت زياد همسران در ويژگيهاي شخصيتي، باورها و نگرشها يكي از عمدهترين دلايل شكست افراد در زندگي مشترك است. ميتوانيد هركاري را كه بخواهيد انجام دهيد. اين نكته درست است كه بايد خودپندارهتان را بهبود ببخشيد، گفتوگوي منفي با خود نداشته باشيد و به خود پيامهاي تصديقكننده بدهيد، اما آيا بايد صرفا اعتماد به نفس را افزايش داد؟ احتمالا نميتوانيد تنها با داشتن اعتماد به نفس بالا در كاري موفق شويد، مگر اينكه مهارت كاري را كه ميخواهيد انجام دهيد، داشته باشيد. ميتوانيد هميشه خوشبين باشيد. شما واقعا نميتوانيد هر لحظه از روز دقيقا فكرتان را كنترل كنيد و مراقب افكار منفيتان باشيد. اين كار تقريبا ناممكن است. شما نبايد خود را براي داشتن افكار منفي تنبيه كنيد. به اين ترتيب قادر خواهيد بود كه اين چرخه را متوقف كنيد. بازيهاي ذهني شما را باهوشتر ميكند. بازيكردن با بازيهاي ذهني همچون سودوكو شما را تنها در اين بازي يا يك بازي بسيار شبيه به آن باهوشتر ميكند. شما باهوشتر از متوسط افراد جامعه هستيد. تحقيقات نشان داده، حدود 70 درصد افراد فكر ميكنند باهوشتر از ميانگين جامعه هستند. در حالي كه اين گونه نيست. تحقيقات روانشناسان نشان ميدهد 70 درصد افراد هر جامعهاي داراي هوش متوسط (بهره هوشي 90 تا 110) هستند. شما ميتوانيد چند كار را بخوبي با هم انجام دهيد. انجام دو كار با هم در يك زمان به معناي آن است كه توجه كمتري به هر يك از آنها داريد. در واقع غيرممكن است كه شما بتوانيد چند كار را با هم به طور همزمان بخوبي انجام دهيد.
|